♥♥♥سکوت سرد فاصله ها...♥♥♥

باران که می بارد ،تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است،که می گویم:من تنها نیستم،تنها منتظرم...

ربیع...

 

پیراهن سیاه ز تن دور کنیم

آن را ذخیره ی کفن و گور کنیم

اجر دو ماه گریه بر غربت حسین(ع)

تقدیم مادرش ز ره دور می کنیم...

عزاداریهایتان قبول،

***ربیع مبارک***

<پیامبر(ص)فرمودند،،،هر کس پایان ماه صفر را خبر دهد 

بهشت بر او واجب است>


برچسب‌ها: عکس بغل کردن دختر و پسر, عشق, داستان, داستان عاشقانه, داستان عشق, خیانت, دل نوشته, عاشقانه, متن های عاشقانه, عکس های عاشقانه, عشق, آغوش عشق, خیانت, تنهائی, جدایی, داستان کوتاه و جالب, داستان عاشقانه, داستان گریه آور, داستان کوتاه, دل نوشته, ربیع الاول,
[ جمعه 13 دی 1392 ] [ 16:49 ] [ kaveh ] [ ]

حالم خوبه...

نگران من نباش

حال من خوب است.بزرگ شده ام

ديگر آنقدر كوچك نيستم

كه در دلتنگي ها و درد هايم گم شوم

آموخته ام كه اين فاصله ي كوتاه

بين لبخند و اشك نامش زندگيست

راستي...

چند وقتيست دروغ گفتن را خوب ياد گرفته ام

حال من خوب است

**خوبه خوب**


برچسب‌ها: عکس بغل کردن دختر و پسر, عشق, داستان, داستان عاشقانه, داستان عشق, خیانت, دل نوشته, عاشقانه, متن های عاشقانه, عکس های عاشقانه, عشق, آغوش عشق, خیانت, تنهائی, جدایی, داستان کوتاه و جالب, داستان عاشقانه, داستان گریه آور, داستان کوتاه, دل نوشته, ,
[ دو شنبه 9 دی 1392 ] [ 10:34 ] [ kaveh ] [ ]

تنهائي...

 

دوباره تنها شده ام...

دوباره دلم هواي تو را كرده

خودكارم را از ابر پر مي كنم و برايت از باران مي نويسم

در آواز شباويزهاي عاشق...؟

در چشمان يك آهوي مضطرب...؟

در سلام دختر بچه اي كه تازه نام تو را ياد گرفته است...؟

اي كاش مي توانستم تنهائيم را براي تو معنا كنم

كاش مي توانستم هميشه از تو بنويسم

مي ترسم نتوانم از تو بنويسم

و آخرين نامه ام در سكوتي محض بميرد و كسي ادامه ي سرود قلبم را نشنود

دوباره شب

دوباه تنهائي

دوباره سكوت

و دوباره من و يك دنيا خاطره...


برچسب‌ها: عکس بغل کردن دختر و پسر, عشق, داستان, داستان عاشقانه, داستان عشق, خیانت, دل نوشته, عاشقانه, متن های عاشقانه, عکس های عاشقانه, عشق, آغوش عشق, خیانت, تنهائی, جدایی, داستان کوتاه و جالب, داستان عاشقانه, داستان گریه آور, داستان کوتاه, دل نوشته, ,
[ یک شنبه 24 آذر 1392 ] [ 12:20 ] [ kaveh ] [ ]

خاطرات...

 

چنگ زده ام به خیالت...

به عطر دستانت که در همین نزدیکیست

به آرزوهای نرسیده ام

به لحظه های از دست رفته

می ترسم مشتم باز شود

و همه ی اینها را از دست بدهم

کدام را نگه دارم...؟

خیالت را...؟

عطر دستانت را...؟

یا خاطراطمان را...؟

من عطر دستانت را نمی خواهم

من...

***خودت را می خواهم***


برچسب‌ها: عکس بغل کردن دختر و پسر, عشق, داستان, داستان عاشقانه, داستان عشق, خیانت, دل نوشته, عاشقانه, متن های عاشقانه, عکس های عاشقانه, عشق, آغوش عشق, خیانت, تنهائی, جدایی, داستان کوتاه و جالب, داستان عاشقانه, داستان گریه آور, داستان کوتاه, دل نوشته, ,
[ دو شنبه 18 آذر 1392 ] [ 19:33 ] [ kaveh ] [ ]

اون ديگه رفته...

هواي خيابان دارم...

اشك به پايم سنگيني مي كند

ترانه هايت را بردار رفيق...

من...

تو...

  خيابان...

و سيگاري كه با صداي داريوش خوب مي چسبد .

***اونكه رفته ديگه هيچوقت نمياد***


برچسب‌ها: عکس بغل کردن دختر و پسر, عشق, داستان, داستان عاشقانه, داستان عشق, خیانت, دل نوشته, عاشقانه, متن های عاشقانه, عکس های عاشقانه, عشق, آغوش عشق, خیانت, تنهائی, جدایی, داستان کوتاه و جالب, داستان عاشقانه, داستان گریه آور, داستان کوتاه, دل نوشته, ,
[ شنبه 16 آذر 1392 ] [ 13:22 ] [ kaveh ] [ ]

فاجعه...

فاجعه زمانی اتفاق می افته که...

کسی رو دوست داری

که نه درکت می کنه

نه حرفاتو می فهمه

اما...

تو بازم دوستش داری

نمیتونی ازش بگذری

بودنش زجرت می ده

اما نبودنشم.....

کاش بود...


برچسب‌ها: عکس بغل کردن دختر و پسر, عشق, داستان, داستان عاشقانه, داستان عشق, خیانت, دل نوشته, عاشقانه, متن های عاشقانه, عکس های عاشقانه, عشق, آغوش عشق, خیانت, تنهائی, جدایی, داستان کوتاه و جالب, داستان عاشقانه, داستان گریه آور, داستان کوتاه, دل نوشته, ,
[ پنج شنبه 14 آذر 1392 ] [ 11:34 ] [ kaveh ] [ ]

طاقت...

[ سه شنبه 12 آذر 1392 ] [ 13:4 ] [ kaveh ] [ ]